معنی فارسی spellken

B1

گروهی از افراد که به مطالعه و تبادل نظر درباره املای صحیح و نوشتن می‌پردازند.

A group focused on the study and exchange of writing skills.

example
معنی(example):

جامعه اسپِل‌کِن نصیحت‌هایی درباره نوشتن به اشتراک گذاشت.

مثال:

The spellken community shared advice on writing.

معنی(example):

پیوستن به گروه اسپِل‌کِن درک او از دستور زبان را بهبود بخشید.

مثال:

Joining the spellken group improved her understanding of grammar.

معنی فارسی کلمه spellken

: معنی spellken به فارسی

گروهی از افراد که به مطالعه و تبادل نظر درباره املای صحیح و نوشتن می‌پردازند.