معنی فارسی sphacelation
B1فرآیند یا تکنیک sphacelate کردن نمونهها در علوم زیستی.
The process or technique of treating samples in biological sciences.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآیند sphacelation برای آزمایش حائز اهمیت است.
مثال:
The sphacelation process is crucial for the experiment.
معنی(example):
درک sphacelation میتواند به زیستشناسی دریایی کمک کند.
مثال:
Understanding sphacelation can help in marine biology.
معنی فارسی کلمه sphacelation
:
فرآیند یا تکنیک sphacelate کردن نمونهها در علوم زیستی.
