معنی فارسی spherograph
B1ابزاری برای ترسیم اشکال و نقوش گرد و کروی.
An instrument for drawing spherical shapes.
- NOUN
example
معنی(example):
ما از یک کروگراف برای ایجاد نقاشیهای کروی دقیق استفاده کردیم.
مثال:
We used a spherograph to create accurate spherical drawings.
معنی(example):
کروگراف به ما کمک کرد تا سطح کره زمین را نقشهبرداری کنیم.
مثال:
The spherograph helped us map the surface of the globe.
معنی فارسی کلمه spherograph
:
ابزاری برای ترسیم اشکال و نقوش گرد و کروی.