معنی فارسی spicily

B1

به معنای به طرز تند و دارای ادویه یا طعم.

In a spicy manner; in a way that has a strong flavor.

example
معنی(example):

این غذا به طرز تندی برای مهمانان آماده شده بود.

مثال:

The dish was spicily prepared for the guests.

معنی(example):

او به طرز تندی صحبت کرد و به گفتگو طعم بیشتری داد.

مثال:

She spoke spicily, adding flavor to the conversation.

معنی فارسی کلمه spicily

: معنی spicily به فارسی

به معنای به طرز تند و دارای ادویه یا طعم.