معنی فارسی spicous

B2

دارای مزه و طعم التیام‌دهنده و خوشمزه، که معمولاً با ادویه‌های تند همراه است.

Having a spicy flavor; highly flavored with spices.

example
معنی(example):

طعم‌های تند و لذیذ این غذا مهمان‌ها را شاد کرد.

مثال:

The spicous flavors of the dish delighted the guests.

معنی(example):

آنها به بوی تند و خوشایند که از آشپزخانه بیرون می‌آمد، جذب شدند.

مثال:

They were drawn to the spicous scent coming from the kitchen.

معنی فارسی کلمه spicous

: معنی spicous به فارسی

دارای مزه و طعم التیام‌دهنده و خوشمزه، که معمولاً با ادویه‌های تند همراه است.