معنی فارسی spikewise
B1اسپایکوایز، به معنای نزدیک شدن به موضوعی بهصورت استراتژیک و حساب شده.
In a strategic manner, approaching topics with clever tactics.
- OTHER
example
معنی(example):
او به مسأله بهطور اسپایکوایز نزدیک شد و بهصورت استراتژیک فکر کرد.
مثال:
He approached the problem spikewise, thinking strategically.
معنی(example):
آنها مسئله را بهطور اسپایکوایز حل کردند و از ترفندهای هوشمندانه استفاده کردند.
مثال:
They resolved the issue spikewise, using clever tactics.
معنی فارسی کلمه spikewise
:
اسپایکوایز، به معنای نزدیک شدن به موضوعی بهصورت استراتژیک و حساب شده.