معنی فارسی spin off
B1جدا شدن یک بخش از یک سازمان یا شرکت، به طور معمول برای بهبود کارایی یا تمرکز بر فعالیتهای خاص.
To separate a part of a company or organization for operational or strategic reasons.
- verb
verb
معنی(verb):
To create as a by-product or a secondary derived work.
مثال:
a line of merchandise spun off from a TV series
example
معنی(example):
شرکت تصمیم گرفت زیرمجموعهاش را برای مدیریت بهتر جدا کند.
مثال:
The company decided to spin off its subsidiary for better management.
معنی(example):
آنها برنامه دارند یک خط تولید جدید را از برند اصلی جدا کنند.
مثال:
They plan to spin off a new product line from the main brand.
معنی فارسی کلمه spin off
:
جدا شدن یک بخش از یک سازمان یا شرکت، به طور معمول برای بهبود کارایی یا تمرکز بر فعالیتهای خاص.