معنی فارسی spinny

A2

چرخان، به چیزی که به دور خود می‌چرخد یا گردش دارد اطلاق می‌شود.

An adjective describing something that spins or rotates.

noun
معنی(noun):

A small copse or wood, especially one planted as a shelter for game birds.

example
معنی(example):

بچه‌ها یک سرسره چرخان در زمین بازی پیدا کردند.

مثال:

The kids found a spinny slide at the playground.

معنی(example):

او عاشق سواری بر روی لیوان‌های چرخان در نمایشگاه است.

مثال:

She loves to ride the spinny teacups at the fair.

معنی فارسی کلمه spinny

: معنی spinny به فارسی

چرخان، به چیزی که به دور خود می‌چرخد یا گردش دارد اطلاق می‌شود.