معنی فارسی spinally
B1به لحاظ ستونی، به وضعیت و سلامت ستون فقرات اشاره دارد.
In a manner related to the spine or spinal column.
- ADVERB
example
معنی(example):
ورزشکارانی که از نظر ستون فقرات تمرین داده شدهاند در ورزش بهتر عمل میکنند.
مثال:
Spinally conditioned athletes perform better in sports.
معنی(example):
آگاهی از وضعیت ستون فقرات میتواند از بروز آسیبها جلوگیری کند.
مثال:
Being spinally aware can prevent injuries.
معنی فارسی کلمه spinally
:
به لحاظ ستونی، به وضعیت و سلامت ستون فقرات اشاره دارد.