معنی فارسی spinate

B1

به معنای داشتن یا نشان دادن ویژگی‌های خار مانند.

Characteristic of having spines or thorny structures.

example
معنی(example):

برگ‌ها در ظاهر خارمانند بودند.

مثال:

The leaves were spinate in appearance.

معنی(example):

سبک او خارمانند و پیچیده بود.

مثال:

His style was spinate and intricate.

معنی فارسی کلمه spinate

: معنی spinate به فارسی

به معنای داشتن یا نشان دادن ویژگی‌های خار مانند.