معنی فارسی spined
B1تیغدار، به موجوداتی اطلاق میشود که دارای تیغ یا خارهایی هستند.
Having spines or spiny formations, typically for defense.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهی تیغدار دارای باله سخت و تیز است.
مثال:
The spined fish has a sharp dorsal fin.
معنی(example):
بسیاری از موجودات تیغدار دفاعهایی در برابر شکارچیان توسعه دادهاند.
مثال:
Many spined creatures have developed defenses against predators.
معنی فارسی کلمه spined
:
تیغدار، به موجوداتی اطلاق میشود که دارای تیغ یا خارهایی هستند.