معنی فارسی spinsterly
B1اسپینستری به ویژگیهای مرتبط با یک زن مجرد اشاره دارد که ممکن است به دوری از روابط عاشقانه یا زندگی اجتماعی نزدیک باشد.
Relating to or characteristic of a spinster, often implying a solitary or reserved nature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ظاهری اسپینستری داشت و انزوا را به گردهماییهای اجتماعی ترجیح میداد.
مثال:
She had a spinsterly demeanor, preferring solitude over social gatherings.
معنی(example):
عادات اسپینستری او را به یک شخصیت غیرمعمول در محله تبدیل کرده بود.
مثال:
His spinsterly habits made him an unusual character in the neighborhood.
معنی فارسی کلمه spinsterly
:
اسپینستری به ویژگیهای مرتبط با یک زن مجرد اشاره دارد که ممکن است به دوری از روابط عاشقانه یا زندگی اجتماعی نزدیک باشد.