معنی فارسی spiraliform
B2شکل یا ساختاری که بهصورت اسپیرال یا مارپیچ به نظر میرسد.
Having the form or shape of a spiral.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار اسپیرالفرم کهکشان جذاب است.
مثال:
The spiraliform structure of the galaxy is fascinating.
معنی(example):
برگهای گیاه به صورت اسپیرالفرم رشد میکنند.
مثال:
The leaves of the plant grow in a spiraliform arrangement.
معنی فارسی کلمه spiraliform
:
شکل یا ساختاری که بهصورت اسپیرال یا مارپیچ به نظر میرسد.