معنی فارسی spiritlevel
B1تراز، ابزاری برای تعیین افقی یا عمودی بودن سطوح.
An instrument used to establish a level surface.
- NOUN
example
معنی(example):
سازنده از تراز水平 استفاده کرد تا اطمینان حاصل کند که قفسه صاف است.
مثال:
The builder used a spirit level to ensure the shelf was straight.
معنی(example):
تراز水平 در ساخت و ساز به بررسی همراستایی کمک میکند.
مثال:
A spirit level helps in construction to check alignment.
معنی فارسی کلمه spiritlevel
:
تراز، ابزاری برای تعیین افقی یا عمودی بودن سطوح.