معنی فارسی spisula

A2

نوعی صدف زنده که به طور معمول در سواحل یافت می‌شود.

A genus of bivalve mollusks commonly found on beaches.

example
معنی(example):

پوسته‌ی اسپیسولا معمولاً در ساحل پیدا می‌شود.

مثال:

The spisula shell is often found on the beach.

معنی(example):

کودکان از جمع‌آوری اسپیسولا در هنگام بازی کنار ساحل لذت می‌برند.

مثال:

Children enjoy collecting spisula when playing by the shore.

معنی فارسی کلمه spisula

: معنی spisula به فارسی

نوعی صدف زنده که به طور معمول در سواحل یافت می‌شود.