معنی فارسی spit dog
B1به معنای کباب کردن حیوانات بر روی سیخ است.
To cook meat on a spit over an open fire.
- VERB
example
معنی(example):
او از دور تماشا کرد که سگ بر روی آتش کباب میشود.
مثال:
He watched the spit dog roast over the fire.
معنی(example):
سگ کبابی یک خوراکی خوشمزه در جشنواره بود.
مثال:
The spit dog was a delicacy at the festival.
معنی فارسی کلمه spit dog
:
به معنای کباب کردن حیوانات بر روی سیخ است.