معنی فارسی spittoon
B1 /spɪˈtuːn/ظرفی که برای جمعآوری تف استفاده میشود.
A receptacle used for spitting into, especially for tobacco chewers.
- noun
noun
معنی(noun):
A receptacle for spit.
example
معنی(example):
او از یک اسپیتون برای تف کردن در حین جویدن توتون استفاده کرد.
مثال:
He used a spittoon to spit while chewing tobacco.
معنی(example):
بار قدیمی یک اسپیتون در کنار کانتر داشت.
مثال:
The old bar had a spittoon by the counter.
معنی فارسی کلمه spittoon
:
ظرفی که برای جمعآوری تف استفاده میشود.