معنی فارسی spitzenberg
A2نوعی سیب که معمولاً در ایالات متحده آمریکاست و به خاطر طعم و کیفیتش معروف است.
A variety of apple known for its sweet flavor, commonly grown in the United States.
- NOUN
example
معنی(example):
سیبهای اسپیتزنبِرگ به خاطر شیرینیشان شناخته شدهاند.
مثال:
The spitzenberg apples are known for their sweetness.
معنی(example):
ما به مزرعهای رفتیم که میوههای اسپیتزنبِرگ میکارد.
مثال:
We visited a farm that grows spitzenberg fruits.
معنی فارسی کلمه spitzenberg
:
نوعی سیب که معمولاً در ایالات متحده آمریکاست و به خاطر طعم و کیفیتش معروف است.