معنی فارسی splashproof
B2مقاوم در برابر پاشش آب، به طوری که آسیب نبیند.
Designed or constructed to resist damage from splashing water.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این قاب تلفن مقاوم در برابر پاشش آب است و میتواند در برابر تماس کم با آب مقاومت کند.
مثال:
This phone case is splashproof and can resist light water exposure.
معنی(example):
قبل از پوشیدن ساعت در کنار استخر، مطمئن شوید که ضد پاشش آب است.
مثال:
Make sure your watch is splashproof before wearing it to the pool.
معنی فارسی کلمه splashproof
:
مقاوم در برابر پاشش آب، به طوری که آسیب نبیند.