معنی فارسی splendescent
B1splendescent به معنای درخشان و نورانی، به ویژه در زمینه زیبایی و جاذبه است.
Shining or glowing with brilliance; radiant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غروب splendescent آسمان را با رنگهای زنده رنگآمیزی کرد.
مثال:
The splendescent sunset painted the sky with vibrant colors.
معنی(example):
لبخند splendescent او اتاق را روشن کرد.
مثال:
Her splendescent smile brightened the room.
معنی فارسی کلمه splendescent
:
splendescent به معنای درخشان و نورانی، به ویژه در زمینه زیبایی و جاذبه است.
