معنی فارسی splenetical

B1

اسپلنتیکال، اصطلاحی که به ویژگی‌های مرتبط با طحال اشاره دارد.

Pertaining to the spleen, often in a descriptive or anatomical context.

example
معنی(example):

اظهارات اسپلنتیکال او در طول بحث دانش عمیق او را در آناتومی نشان داد.

مثال:

His splenetical remarks during the discussion highlighted his deep knowledge of anatomy.

معنی(example):

طبیعت اسپلنتیکال سخنرانی دانشجویان را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The splenetical nature of the lecture impressed the students.

معنی فارسی کلمه splenetical

: معنی splenetical به فارسی

اسپلنتیکال، اصطلاحی که به ویژگی‌های مرتبط با طحال اشاره دارد.