معنی فارسی spliceable
B1قابل وصل کردن یا ادغام؛ به چیزی که میتوان آن را به دو یا چند قسمت وصل کرد اشاره دارد.
Able to be joined or connected.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کابلها برای اتصال بهتر قابل وصل کردن هستند.
مثال:
These cables are spliceable for better connectivity.
معنی(example):
کلیپهای ویدیویی قابل اتصال هستند تا فیلم طولانیتری بسازند.
مثال:
The video clips are spliceable to create a longer film.
معنی فارسی کلمه spliceable
:
قابل وصل کردن یا ادغام؛ به چیزی که میتوان آن را به دو یا چند قسمت وصل کرد اشاره دارد.