معنی فارسی split-board
B1تختهای که به دو قسمت تقسیم میشود و معمولا برای کوهستان طراحی شده است.
A snowboard that can be split into two halves for climbing and rejoined for riding downhill.
- NOUN
example
معنی(example):
طراحی اسپلیتبرد امکان صعود مؤثر را فراهم میکند.
مثال:
The split-board design allows for efficient climbing.
معنی(example):
او اسپلیتبرد جدیدش را در شیبها آزمایش کرد.
مثال:
He tested his new split-board on the slopes.
معنی فارسی کلمه split-board
:
تختهای که به دو قسمت تقسیم میشود و معمولا برای کوهستان طراحی شده است.