معنی فارسی spolium

C1

اسپولیوم، مصالح یا آثار سرقت شده از یک بنا، معمولاً در باستان شناسی.

The reuse of materials or elements taken from one structure for another, especially in ancient architecture.

example
معنی(example):

دانشمند به مطالعه اسپولیوم استفاده شده در سازه‌های باستانی پرداخت.

مثال:

The scholar studied the spolium used in ancient structures.

معنی(example):

باستان‌شناسان تکه‌هایی از اسپولیوم را در ویرانه‌ها کشف کردند.

مثال:

Archaeologists discovered fragments of spolium in the ruins.

معنی فارسی کلمه spolium

: معنی spolium به فارسی

اسپولیوم، مصالح یا آثار سرقت شده از یک بنا، معمولاً در باستان شناسی.