معنی فارسی spongioblastic

B2

مربوط به بافت یا سلول‌های اسفنجی‌بلست.

Pertaining to spongioblasts or the tissue they form.

example
معنی(example):

بافت اسفنجی‌بلست برای عملکرد صحیح مغز مهم است.

مثال:

Spongioblastic tissue is important for proper brain function.

معنی(example):

لایه اسفنجی‌بلست در بازسازی اعصاب حیاتی است.

مثال:

The spongioblastic layer is crucial in nerve regeneration.

معنی فارسی کلمه spongioblastic

: معنی spongioblastic به فارسی

مربوط به بافت یا سلول‌های اسفنجی‌بلست.