معنی فارسی sponsing

B1

فرآیندی که در آن یک برنامه یا رویداد مالی را حمایت می‌کند.

The act of supporting or promoting something, usually financially.

example
معنی(example):

سازمان به طور فعال در حال حمایت از ابتکارات جدید است.

مثال:

The organization is actively sponsing new initiatives.

معنی(example):

حمایت از رویدادها به جمع‌آوری کمک‌های مالی برای خیریه کمک می‌کند.

مثال:

Sponsing events helps raise funds for charity.

معنی فارسی کلمه sponsing

: معنی sponsing به فارسی

فرآیندی که در آن یک برنامه یا رویداد مالی را حمایت می‌کند.