معنی فارسی sporocystic

B1

مرحله‌ای در چرخه زندگی برخی از انگل‌ها که در آن تولید مثل انجام می‌شود.

A stage in the life cycle of certain parasites where reproduction occurs.

example
معنی(example):

مرحله اسپوروکستیک در چرخه زندگی برخی انگل‌ها اهمیت دارد.

مثال:

The sporocystic stage is important in the life cycle of certain parasites.

معنی(example):

پژوهشگران در حال مطالعه اشکال اسپوروکستیک هستند تا تعاملات میزبانی را بهتر درک کنند.

مثال:

Researchers are studying sporocystic forms to better understand host interactions.

معنی فارسی کلمه sporocystic

: معنی sporocystic به فارسی

مرحله‌ای در چرخه زندگی برخی از انگل‌ها که در آن تولید مثل انجام می‌شود.