معنی فارسی sporocyte

B1

اسپوروسیت، سلولی که می‌تواند تقسیم میوزی را برای تولید هاگ انجام دهد و در فرایند تولید مثل گیاهان نقش دارد.

A type of cell that undergoes meiosis to produce spores in organisms.

example
معنی(example):

اسپوروسیت سلولی است که می‌تواند میوز را برای تشکیل هاگ‌ها انجام دهد.

مثال:

A sporocyte is a cell that can undergo meiosis to form spores.

معنی(example):

در گیاهان، اسپوروسیت‌ها در ساختارهای تولید مثل یافت می‌شوند.

مثال:

In plants, sporocytes are found in the reproductive structures.

معنی فارسی کلمه sporocyte

: معنی sporocyte به فارسی

اسپوروسیت، سلولی که می‌تواند تقسیم میوزی را برای تولید هاگ انجام دهد و در فرایند تولید مثل گیاهان نقش دارد.