معنی فارسی sportsmanlike

B2

به معنای برخورد ورزشی و محترم با حریف و قوانین بازی، نمایش مسئولیت اجتماعی در ورزش.

Exhibiting the attitudes, behavior, or conduct of a sportsman; fair and respectful.

example
معنی(example):

رفتار ورزشی او برایش طرفداران زیادی به همراه آورد.

مثال:

Her sportsmanlike behavior won her many fans.

معنی(example):

او همیشه به شیوه‌ای ورزشی بازی می‌کند.

مثال:

He always plays in a sportsmanlike manner.

معنی فارسی کلمه sportsmanlike

: معنی sportsmanlike به فارسی

به معنای برخورد ورزشی و محترم با حریف و قوانین بازی، نمایش مسئولیت اجتماعی در ورزش.