معنی فارسی sporulation

B2

روندی که در آن یک ارگانیسم هاگ تولید می‌کند، معمولاً در پاسخ به شرایط سخت.

The process of spore formation in microorganisms.

example
معنی(example):

اسپورولاسیون یک فرآیند مهم برای بسیاری از باکتری‌هاست.

مثال:

Sporulation is an important process for many bacteria.

معنی(example):

اسپورولاسیون کپک می‌تواند در شرایط مختلفی رخ دهد.

مثال:

The sporulation of mold can occur in various conditions.

معنی فارسی کلمه sporulation

: معنی sporulation به فارسی

روندی که در آن یک ارگانیسم هاگ تولید می‌کند، معمولاً در پاسخ به شرایط سخت.