معنی فارسی spraint
B1شاگرمای آبی، مدفوع گیاهخواران دریایی مخصوصاً از سمور آبی که معمولاً بر روی سنگها یا درختان میریزد.
The droppings of an otter, often found on rocks or banks, indicating their presence.
- noun
noun
معنی(noun):
A piece of otter dung. Usually used when referring to the observation and tracking of otters.
مثال:
Figure 1 shows a photograph of an otter spraint.
example
معنی(example):
شاگرمای آبی بر روی سنگی نزدیک رودخانه باقی گذاشت.
مثال:
The otter left spraint on the rock near the river.
معنی(example):
ما در حین پیادهروی در کنار رودخانه، مقداری شاگرمای آبی پیدا کردیم.
مثال:
We found some spraint while walking along the riverbank.
معنی فارسی کلمه spraint
:
شاگرمای آبی، مدفوع گیاهخواران دریایی مخصوصاً از سمور آبی که معمولاً بر روی سنگها یا درختان میریزد.