معنی فارسی spreadsheeting

B1

فرایند ایجاد و ویرایش صفحات گسترده برای تجزیه و تحلیل و سازماندهی داده‌ها.

The act of creating and manipulating spreadsheets for data management purposes.

noun
معنی(noun):

The use of spreadsheets.

example
معنی(example):

من بعدازظهر را صرف صفحه‌گسترده کردن ارقام فروش‌مان کردم.

مثال:

I spent the afternoon spreadsheeting our sales figures.

معنی(example):

صفحه‌گسترده کردن می‌تواند به تجسم داده‌های پیچیده کمک کند.

مثال:

Spreadsheeting can help visualize complex data.

معنی فارسی کلمه spreadsheeting

: معنی spreadsheeting به فارسی

فرایند ایجاد و ویرایش صفحات گسترده برای تجزیه و تحلیل و سازماندهی داده‌ها.