معنی فارسی sprier

B2

شاداب‌تر و سرحال‌تر، به ویژه در مورد افراد یا فعالیت‌ها.

More lively, energetic, or brisk, especially in reference to people or activities.

example
معنی(example):

او بعد از دویدن صبحگاهی خود را شاداب‌تر احساس کرد.

مثال:

He felt sprier after his morning jog.

معنی(example):

رقصندگان شاداب‌تر تماشاگران را با انرژی خود مجذوب کردند.

مثال:

The sprier dancers captivated the audience with their energy.

معنی فارسی کلمه sprier

: معنی sprier به فارسی

شاداب‌تر و سرحال‌تر، به ویژه در مورد افراد یا فعالیت‌ها.