معنی فارسی sprigger
B2به معنای کسی که سریعاً و با انرژی عمل میکند، به ویژه در ورزش.
Someone who acts quickly and energetically, especially in sports.
- NOUN
example
معنی(example):
اسپرینگر سریع بود و توپ را گرفت.
مثال:
The sprigger was quick to catch the ball.
معنی(example):
طبیعت شاداب او را به یک ورزشکار عالی تبدیل کرد.
مثال:
His sprigger nature made him a great athlete.
معنی فارسی کلمه sprigger
:
به معنای کسی که سریعاً و با انرژی عمل میکند، به ویژه در ورزش.