معنی فارسی spring-cleans
B1فعل به معنای تمیز کردن عمیق و مرتب‌سازی یک مکان به‌ویژه در فصل بهار.
To perform thorough cleaning and organizing of a space, particularly in spring.
- verb
verb
معنی(verb):
To carry out spring-cleaning on (a room, a house, etc).
معنی(verb):
To engage in spring-cleaning.
example
معنی(example):
او همیشه در پایان مارس، دفترش را به‌صورت بهاری تمیز می‌کند.
مثال:
He always spring-cleans his office at the end of March.
معنی(example):
پاکسازی‌های بهاری می‌تواند راه خوبی برای تازه‌سازی فضای زندگی شما باشد.
مثال:
Spring-cleans can be a great way to refresh your living space.
معنی فارسی کلمه spring-cleans
:
فعل به معنای تمیز کردن عمیق و مرتب‌سازی یک مکان به‌ویژه در فصل بهار.
