معنی فارسی springal
B1نوجوان یا جوانی که سرزنده و شاداب است.
A youth; a young person known for their liveliness and cheer.
- NOUN
example
معنی(example):
اسپرینگل در جشنواره با شادی رقصید.
مثال:
The springal danced joyfully in the festival.
معنی(example):
یک اسپرینگل به خاطر روح جوان خود شناخته میشود.
مثال:
A springal is known for their youthful spirit.
معنی فارسی کلمه springal
:
نوجوان یا جوانی که سرزنده و شاداب است.