معنی فارسی springful

B1

بهاری، که به دوره‌ای از سال اشاره دارد که طبیعت دوباره حیات می‌یابد و گل‌ها شکوفا می‌شوند.

Referring to something full of the qualities or characteristics of spring.

example
معنی(example):

باغ بهاری پر از گل‌های شکفته بود.

مثال:

The springful garden was full of blooming flowers.

معنی(example):

ما از یک روز بهاری در پارک لذت بردیم.

مثال:

We enjoyed a springful day at the park.

معنی فارسی کلمه springful

: معنی springful به فارسی

بهاری، که به دوره‌ای از سال اشاره دارد که طبیعت دوباره حیات می‌یابد و گل‌ها شکوفا می‌شوند.