معنی فارسی sproutful

B1

به معنای سرشار از جوانه و رشد.

Full of sprouts or growth.

example
معنی(example):

باغ پس از باران جوانه‌زده بود.

مثال:

The garden was sproutful after the rain.

معنی(example):

محیطی با فراوانی جوانه، رشد را تشویق می‌کند.

مثال:

A sproutful environment promotes growth.

معنی فارسی کلمه sproutful

: معنی sproutful به فارسی

به معنای سرشار از جوانه و رشد.