معنی فارسی sproutling

A2

نوزاد گیاه، به معنی گیاهی جوان که هنوز رشد کافی نکرده است.

A young or newly germinated plant.

example
معنی(example):

نوزاد گیاه از خاک بیرون آمد وقتی که خورشید درخشید.

مثال:

The sproutling emerged from the soil as the sun shone.

معنی(example):

یک نوزاد گیاه اولین مرحله از زندگی یک گیاه است.

مثال:

A sproutling is the first stage of a plant's life.

معنی فارسی کلمه sproutling

: معنی sproutling به فارسی

نوزاد گیاه، به معنی گیاهی جوان که هنوز رشد کافی نکرده است.