معنی فارسی squamella
B1اسکواملا به ظاهری خاص در بعضی موجودات زنده اشاره دارد که ممکن است به شکل فلس یا لایهای باشد.
A specific structure related to scales or flake-like layers in certain organisms.
- NOUN
example
معنی(example):
زیستشناس به بررسی اسکواملا در حرکه پرداخته است.
مثال:
The biologist studied the squamella of the insect.
معنی(example):
پژوهشگران الگوهای خاصی را در اسکواملا گونههای مختلف مشاهده کردند.
مثال:
Researchers noted the specific patterns in the squamella of various species.
معنی فارسی کلمه squamella
:
اسکواملا به ظاهری خاص در بعضی موجودات زنده اشاره دارد که ممکن است به شکل فلس یا لایهای باشد.