معنی فارسی squamellate

B1

اسکواملا به خصوصیتی گفته می‌شود که خصوصیات فلس مانند دارد.

Describing a characteristic or structure that is scale-like.

example
معنی(example):

قارچ‌ها به دلیل ساختار خاص کلاهکشان به عنوان اسکواملا شناخته شدند.

مثال:

The fungi were identified as squamellate due to their unique cap structure.

معنی(example):

در گیاه‌شناسی، ویژگی‌های اسکواملا می‌تواند در گونه‌های مختلف به طور گسترده‌ای متفاوت باشد.

مثال:

In botany, squamellate characteristics can vary widely among different species.

معنی فارسی کلمه squamellate

: معنی squamellate به فارسی

اسکواملا به خصوصیتی گفته می‌شود که خصوصیات فلس مانند دارد.