معنی فارسی squamulae
B1جمع سکمولا، اشاره به مقیاسهای کوچکی دارد که در خزندگان وجود دارد.
The plural form of squamula, referring to small scales found on reptiles.
- NOUN
example
معنی(example):
سکمولاهای روی پشت همچنین به مارمولک کمک میکند تا خود را مخفی کند.
مثال:
The squamulae on the lizard's back provide camouflage.
معنی(example):
در کلاسهای زیستشناسی، دانشآموزان درباره سکمولاها و اهمیت آنها یاد میگیرند.
مثال:
In biology classes, students learn about squamulae and their importance.
معنی فارسی کلمه squamulae
:
جمع سکمولا، اشاره به مقیاسهای کوچکی دارد که در خزندگان وجود دارد.