معنی فارسی squandermania
B2یک حالت یا رویداد اجتماعی که در آن افراد بهطور بیرویه و بیفکر منابع خود را خرج میکنند.
A state of excessive and reckless spending or wastefulness, often in a social context.
- NOUN
example
معنی(example):
جشنواره یک واقعی اسکوئنرمانیا بود، با افرادی که بهطور آزادانه خرج میکردند.
مثال:
The festival was a true squandermania, with people spending freely.
معنی(example):
در دوران اسکوئنرمانیا، افراد معمولاً فراموش میکنند که پسانداز کنند.
مثال:
In times of squandermania, people often forget about saving.
معنی فارسی کلمه squandermania
:
یک حالت یا رویداد اجتماعی که در آن افراد بهطور بیرویه و بیفکر منابع خود را خرج میکنند.