معنی فارسی squaretoed

A2

کفش یا پوتینی که نوک آن به شکل مربع است.

Footwear with a toe that has a square shape, often providing more room.

example
معنی(example):

او یک جفت کفش چهارگوش برای این رویداد خرید.

مثال:

He bought a pair of squaretoed shoes for the event.

معنی(example):

کفش‌های چهارگوش در میان کوهنوردان محبوب هستند.

مثال:

Squaretoed boots are popular among hikers.

معنی فارسی کلمه squaretoed

: معنی squaretoed به فارسی

کفش یا پوتینی که نوک آن به شکل مربع است.