معنی فارسی squawdom
B2شکودوم، وضعیتی فرهنگی که به زنان بومی تعلق دارد.
A cultural status related to Native American women.
- NOUN
example
معنی(example):
شکودوم به وضعیت زنان بومی آمریکایی اشاره دارد.
مثال:
Squawdom refers to the status of Native American women.
معنی(example):
مفهوم شکودوم با گذر زمان تکامل یافته است.
مثال:
The concept of squawdom has evolved over time.
معنی فارسی کلمه squawdom
:
شکودوم، وضعیتی فرهنگی که به زنان بومی تعلق دارد.