معنی فارسی squeaker
B1اسباب‌بازی یا شیئی که درونش مکانیسمی وجود دارد که با فشرده شدن صدای جیرجیر تولید می‌کند.
An object, such as a toy, that produces a squeaking sound when pressed or squeezed.
- noun
noun
معنی(noun):
One who or that which squeaks.
معنی(noun):
A party toy that uncoils with a squeaking sound when blown; a party puffer.
معنی(noun):
An informer.
معنی(noun):
A game or election won by a narrow margin.
معنی(noun):
An animal that squeaks.
معنی(noun):
An act of flatulence; a fart.
example
معنی(example):
این اسباب‌بازی یک جیرجیرک درونش دارد.
مثال:
The toy has a squeaker inside it.
معنی(example):
سگ من دوست دارد با جیرجیرک در اسباب‌بازی‌هایش بازی کند.
مثال:
My dog loves to play with the squeaker in his toys.
معنی فارسی کلمه squeaker
:
اسباب‌بازی یا شیئی که درونش مکانیسمی وجود دارد که با فشرده شدن صدای جیرجیر تولید می‌کند.
