معنی فارسی squeaky
A2 /ˈskwiːki/به وضعیتی گفته میشود که صدای جیرجیر تولید میشود، مانند درب یا کفش که به تازگی خریداری شده است.
Describing something that makes a squeaking sound, often used to refer to doors, shoes, or toys.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Tending to produce a high-pitched sound or squeak.
example
معنی(example):
در کثیف بود و نیاز به روغنکاری داشت.
مثال:
The door was squeaky and needed oil.
معنی(example):
من کفشهای جیرجیرکدار خریدم که هنگام راه رفتن صدا میدهند.
مثال:
I bought squeaky shoes that make noise when I walk.
معنی فارسی کلمه squeaky
:
به وضعیتی گفته میشود که صدای جیرجیر تولید میشود، مانند درب یا کفش که به تازگی خریداری شده است.