معنی فارسی squeegeeing
B1اسکوئیجی کردن، فرایند پاک کردن سطحی با استفاده از یک ابزار مخصوص به نام اسکوئیجی.
The action of using a squeegee to remove liquid from a surface.
- verb
verb
معنی(verb):
To use a squeegee.
example
معنی(example):
او پنجرهها را با اسکوئیجی تمیز میکرد تا واضح شوند.
مثال:
He was squeegeeing the windows to make them clear.
معنی(example):
بعد از شستن ماشین، او زمان زیادی را صرف اسکوئیجی کردن پنجرهها کرد.
مثال:
After washing the car, she spent time squeegeeing the windows.
معنی فارسی کلمه squeegeeing
:
اسکوئیجی کردن، فرایند پاک کردن سطحی با استفاده از یک ابزار مخصوص به نام اسکوئیجی.