معنی فارسی squeegeed
B1فعل مربوط به استفاده از سکندی برای پاک کردن مایعات از یک سطح.
The past tense of 'squeegee'; to clean a surface using this tool.
- verb
verb
معنی(verb):
To use a squeegee.
example
معنی(example):
آنها آب را از روی زمین بعد از نشت سکندی کردند.
مثال:
They squeegeed the water off the floor after the spill.
معنی(example):
او به دقت پنجرهها را سکندی کرد تا باران را پاک کند.
مثال:
He carefully squeegeed the windows to remove the rain.
معنی فارسی کلمه squeegeed
:
فعل مربوط به استفاده از سکندی برای پاک کردن مایعات از یک سطح.