معنی فارسی squeeing
B1به صدای بلندی اشاره دارد که هنگام نشان دادن هیجان یا شادی تولید میشود.
The act of making a squealing sound out of excitement.
- verb
verb
معنی(verb):
To squeal with excitement or delight.
example
معنی(example):
طرفداران در کنسرت به شدت سوتی میکشیدند.
مثال:
The fans were squeeing loudly at the concert.
معنی(example):
او وقتی با الگوی خود دیدار کرد، با هیجان سوتی کشید.
مثال:
She was squeeing excitedly when she met her idol.
معنی فارسی کلمه squeeing
:
به صدای بلندی اشاره دارد که هنگام نشان دادن هیجان یا شادی تولید میشود.